دانلود رمان نیمی من و این شهر دیوانه گلن اثر من و این شهر دیوانه گلن فرخ نیا pdf رایگان بدون سانسوردانلود رمان نیمی از من و این شهر دیوانه از گلناز فرخ نیا با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیمموضوع رمان :دانلود رمان نیمی من و این شهر دیوانه گلن اثر من و این شهر دیوانه گلن فرخ نیا pdf رایگان بدون سانسور
خلاصه کتاب:
دختری سرکش و مستقل که به خواست پدربزرگش وارد رابطه ای اجباری میشه یه همخونه ی اجباری… پسری زخم خورده و بدبین که نفس قصه دست روی حساسیت هاش میذاره و…
خلاصه کتاب:
مهدیه دختری که برای تحصیل از مشهد به تهران میاد و با مردی مغرور و جذاب سرگرد امیرسام سلطانی آشنا میشه… همیشه با هم کل کل و لجبازی میکنن ولی کم کم بطور جنون وار دلباخته هم میشـن… تا اینکه روزی که قرار بود عقد کنن امیرسام دچار یه سوءتفاهم بزرگ میشه و مهدیه رو از خودش میرونه در صورتی که داستان یه چیز دیگس… ولی بعد مدتـها دوباره با هم روبه رو میشـن و مهدیه زمین تا آسمون با مهدیه قبل فرق کرده… پسری مغرور و عاشق و دختری لجباز و دلبر….
خلاصه کتاب:
میعاد تهرانیچی ورزشکاری که بخاطر آسیب پاش مجبورِ به فیزیوتراپ مراجعه کنه، پسر موفق، خوشتیپ و همه چیز تمومیه… دکتر کامران سلحشور، میعاد رو به حریر حامدی از شاگردای باهوش خودش که حالا دکتر موفق و سرشناسی شده، معرفی میکنه… میعاد و حریر گذشته از رابطه دکتر و بیمار، علاقه عمیقی بینشون ایجاد میشه ولی غافل از اینکه کامران در گذشته …
نام کتاب: سبز آبی سفید الن
ژانر: دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان الناز پاکپور و منا معیری,
خلاصه کتاب:
دلبر دختری شیطون و کنجکاو که ناخواسته پا به بزرگترین باند قاچاق می ذاره و تاوان کنجکاویشو با از دست دادن آزادیش و زندگی اجباری با رئیس اون باند می پردازه غافل از اینکه همه چیز بازی بوده و …
خلاصه کتاب:
مارال که از نوجوانی دل به محراب بسته است، به خواست خاله برای نگهداری از کودکی که به تازگی مادرش را از دست داده است به خانه محراب می رود. کودکی که تنها دلیل تحمل کردنش خون پدریست که در رگ هایش جاری است… خون محراب…
خلاصه کتاب:
نیکی توی هفت سالگی مادرش رو از دست میده و بعد از اون همه ی زندگیش رو توی دنیای محدود و تنهای پدرش میگذرونه،پدری که به خاطر ازدواج پنهانی با مادرش ازخانواده اش طرد شده . بعد از مرگ پدر و با وصیتش نیکی پا توی دنیای بزرگتری میذاره …..خانواده ی با اصالت و سنتی که بهشون دید بدی داره و در حالیکه با دیدن نامزد سابق پدرش توی خونه ی پدربزرگش بیشتر از قبل ازشون ناامید شده باید محدودیت هایی که از طرف پدربزرگش بهش تحمیل میشه رو هم بپذیره…
خلاصه کتاب:
تششعات کمرنگ اما زیبای خورشید کم کم در حال افول بود. جاده به نظر طولانی تر از همیشه و خلوت تر از همیشه به نظر می رسید. با بالا دادن آفتاب گیر که دیگه احتیاجی بهش نبود نگاهی به افق و غروب زیبای خورشید انداختم. دنده رو بالاتر بردم و پام رو روی پدال گاز بیشتر فشردم…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کاتیابوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.