خلاصه کتاب:
نقش نگار داستان نگاری از پر از رنگ و نور و زیبایی. نگار با مادر و خواهرش زندگی می کند و تصمیم می گیرد نقش خود را در زندگی ایفا کند و همه چیز از روزی آغاز می شود که نگار برای کار کردن وارد شرکت می شود. نقش نگار داستان مبارزه ی نگار با سنتهای غلط خانواده و کشف کردن توانمندی ها و حسهای بی انتهای نگار است.
خلاصه کتاب:
داستان درمورد هوداد یه مرد مغرور و متفاوت ، مغرور بودن ایشون با همه آدم های مغرور فرق میکنه و متفاوت بودنش هم یه جور هیجانی… اون خواهان دختری پاک و کوچولو از سرزمین ما انسان هاست، و هیچ رمقه حاظر نیست دست بکشه ازش و براش حکم نفسش رو دار جوری که حد و وصفی نداره. هوداد در تلاش تا اون رو از خطراتی که از جانب مردمان سرزمینش دور نگه داره، تا به سن قانونی برسه و رسمی ببرش پیش خودش اما این وسط اتفاق هایی میوفته که باعث میشه سریع تر از موعد مقرر شده ببرش پیش خودش و…
خلاصه کتاب:
کتابی روانشناسانه درباره روابط زن و مرد، نوشته شری آرگو است که به جای تکیه بر تصویری رؤیایی و ایدهآلیستی از روابط دو جنس مخالف، تصویری واقعگرایانه از طرز فکر و خواستههای مردان و رفتارهای درست یا نادرست زنان به ما ارائه میدهد و باوجود تعداد اندک نکاتی که با فرهنگ ما همخوانی ندارند، پر است از نکات آموزنده و جالبی که میتوانند در زندگی هر روزه به کار بیایند. نهتنها در برخورد با مردان، که در همه جا، این کتاب به زنها کمک میکند که از گفتن واژه «نه» نهراسند و اجازه ندهند کسی از سادگی یا مهربانی آنها بهره نادرستی ببرد.
خلاصه کتاب:
آیه دختری که بعد طلاق همراه پدر و مادرش زندگی میکنه. زندگیه معمولی رو میگذرونه و تا میتونه خودش رو با کار سرگرم میکنه. بزرگمهری که حتی بعد طلاق هم آیه رو اذیت میکنه و هر روز یه شرط جدید برا دیدن بچه ها میزاره. باید ببینیم کدومشون نداشتن اون یکی رو بیشتر توی زندگیش حس میکنه و پشیمون میشه. آیا باز بهم برمیگردن؟!
خلاصه کتاب:
داستان از انجا آغاز میشود که خانه قدسی خانم را برای ساختوساز تخریب میکنند. هنگام تخریب خانه، به ریشههای قطور درخت توتی میرسند که از گذشته به جا ماندهاست. هنگام بیرون کشیدن ریشهها که مجاور دیوار خانه همسایه است، دیوار خراب شده و بدتر از آن، از میان ریشهها، استخوانهای یک انسان پیدا میشود. سها، مستاجر جوان خانه همسایه، خواسته و ناخواسته پا به ماجرایی میگذارد که او را به قتلی در سالیان دور وصل میکند…
خلاصه کتاب:
طنین، دخترنابغه ای که بعد از مرگ مادرش مجبوره که با پدر و زن باباش زندگی کنه، یه زندگی سرتاسر درد و رنج و تحقیر. طنینی که جز نخبگان کشوره، اما برای رهایی از زندانی که زن باباش براش درست کرده، حاضر میشه با فریاد، گنده لات شهر که از قضا پسرعموشه و متاهل ازدواج کنه. یه زندگی متفاوت که با فریاد معنی پیدا می کنه و طنین خانم میفهمه که این فریاد خان درواقع یه…. !
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کاتیابوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.