خلاصه کتاب:
ترنتون مدوکس پادشاه دانشگاه ایالتی شرقی بود و قبل از آونکه حتی از دبیرستان هم فارغ التحصیل بشه ، با زنای دانشگاهی قرار میزاشت. دوستاش می خواستن جای او باشن، و زنا می خواستن اونو رام کنن ، اما بعد از یه سانحه غم انگیز دنیاش وارونه شد، ترنتون از دانشکده بیرون آمده بود تا با احساس گناه خردکنندهاش، دست و پنجه نرم کنه. هجده ماه بعد، ترنتون با پدر بیوهاش زندگی می کنه و تمام وقت توی یه سالن خالکوبی محلی کار می کنه تا توی پرداخت صورتحسابها کمک کنه. درست وقتی که فکر می کنه زندگی اش به حالت عادی برگشته، متوجه میشه که…
خلاصه کتاب:
داستان خودشکن روایتگر دنیای دختر و پسری است که دست سرنوشت آنها را کنار هم قرار میدهد. یکی درگیر هویت و گذشتهاش و دیگری درگیر غرور و بریدن از خانواده است. کنار هم بودن این دختر و پسر درسی بزرگ را برایشان به ارمغان میآورد که خواندن آن خالی از لطف نیست.
خلاصه کتاب:
این داستان، داستانی از تکرار سرنوشت است. سرنوشت عشقی آتشین. داستانی از دستان نوازشگر اشکی داغ بر روی صورت یک مرد. مردی لبالب از احساس که برای گرفتن دستانِ ظریف دختری خسته، جسم شیطانیاش را میفروشد و غرورش را به خاک میسپارد. ترس، وحشت، تنهایی، اشک و عشقی آتشین میان تمامی ترسها و سیاهیها. این داستان، داستانی است…
خلاصه کتاب:
ت، مثل تارا… دختری از تبار غم و غصه… دختری سرد، اما عاشق… دختری زخم خورده، به دنبال التیام… یک شب، یک حسادت، یک زیاده روی… یک خواهر، یک کینه، یک تاوان… دو مرد… یکی از تبار پاییز، سرد و سست عنصر… و دیگری از تبار تابستان، گرم و سوزان… چه میگذرد میان این چهار انسان دراین داستان؟
خلاصه کتاب:
آنالی دختر تنها و بی کسی که با نامادریش زندگی میکنه و برای فرار از تنهایی نامزد میکنه. ولی نمیدونه نامزدش اون و برای تسویه کردن طلبش میخواد… تا اینکه بالاخره طلبکارا میدزدنش و با بی رحمی و خشونت ذاتیشون آزارش میدن و مجبورش میکنن خدمتکار بشه یا اینکه …
خلاصه کتاب:
با ناراحتی نگاهی به ساعت انداختم. مدت زیادی بود که از منزل خارج شده بودم با دلهره و اضطراب راه خانه را در پیش گرفتم. معطلی بیش از اندازه رویا در کتابخانه باعث شد که دیرتر از وقت معمول به خانه برسم دلشوره روبرو شدن با قیافه عصبانی و پرسشگرانه پدر هر لحظه اعصابم را بیشتر تحریک می کرد…
خلاصه کتاب:
خستهتر از همیشه پا به خانه گذاشتم. آنقدر خسته که همانجا ایستادم و به در تکیه دادم. ظرفهای پر از غذا را روی جاکفشی گذاشتم. توانی برای خم شدن و باز کردن بند کتونیهایم در خود نمیدیدم. پای راستم را پشت پای چپ قرار دادم تا زحمت باز کردن بند کتونیهایم را کم کرده و آنها را از پای در بیاورم. لنگۀ اولی به راحتی بیرون آمد اما لنگۀ دومی مانند همیشه بدقلقی پیشه کرد. نای غر زدن و نالیدن هم نداشتم…
خلاصه کتاب:
بردیا دکتر مغروری که عاشق خواهر ناتنیش میشه اما چون غزل از بچگی پیششون بزرگ شده و بهش داداشی میگه حاج بابا مانع ازدواجشون میشه ولی بردیا یه شب که حاجی خونه نیست قصد داره به غزل دست درازی کنه که حاجی سر میرسه و با دیدن این وضعیت پسرشو از خونه طرد میکنه اما بردیا بعد از ۵ سال قصد داره انتقام این دوری رو از غزل پس بگیره…
خلاصه کتاب:
آگرین، گرگینهای قوی و آلفا، سال ها درانتظار جفتش زندگی کرده… جفتی که برای حفاظت ازش مجبورشده به مدت ۲۰ سال ازخودش جداش کنه و از دور شاهد رشد کردن و بزرگ شدنش باشه. اما بعد از بیست سال یک اتفاق به ظاهرساده باعث رویارویی دوبارهی اونها میشه!! دیداری پر از شور عشق و خواستن…. و پر از ماجراجویی برای دو تا عاشق ابدی ما.
نام کتاب: جنگل اسرارآمیز (جلد اول مجموعه زاده خون)
خلاصه کتاب:
داستان دختری را در بر دارد که، در شرکت دایی موفقش، یک راهنمای سفر موفق هست! راهنمای سفر کوچک داستان ما، یک سفر شگفت انگیز در پیش دارد با همسفری که چندان از وجود دختر، در این سفر راضی نیست!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کاتیابوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.