دانلود رمان شاه مهره از رانا با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رای زندگیم تصمیم گرفتند همان هایی که از زندگی هیچ نمی دانستند. قضاوتم کردند. قضاوتی که تمام آینده ام را به آتش کشید. اگر این من،من نیستم،تقصیر تمام کسانی بود که تغییرم دادند. تغییرم دادند و من دنیایشان را در آتش این تغییر که بی تقصیر در تقدریم جای دادند می سوزانم…
خلاصه رمان شاه مهره
با ناخنام رو میز ضرب گرفته بودم و به حالت عصبی چشامو باز و بسته کردم. این سومین بار بود که تو این چند ساعت آورده بودنم اینجا. انگشتامو رو خطای نا منظم میز فلزی امتداد دادم که در باز شد. بازم همون آدم،بازم همون هیبت،بازم همون پرونده قرمز که تو دستاش بود و می خواستم بگیرم پاره پارش کنم. نفس عمیقی کشیدم و منتظر شدم که گفت:خب؟ چشمامو روی هم فشار دادم.
یهو بار کردم و گفتم- -این برای هزارم ین بار. من هیچی از کلیدی که گفتین نمی دونم . مرد اعصاب خورد کن رو به روم چشماشو ریز کرد و گفت–شما می دونید تو ماشینتون چی پیدا شده؟ –متوجه میشید من چی میگم؟ تو اظهاراتم نوشتم اون ماشین من نیست . مرد–اون آقاییم که گفتین دنبالشیم. خب از اول شروع می کنیم. اون کلیدو چه کسی و کی به شما داد؟ –اون کلیدو من حتی ندیدم…