خلاصه کتاب:
ترنتون مدوکس پادشاه دانشگاه ایالتی شرقی بود و قبل از آونکه حتی از دبیرستان هم فارغ التحصیل بشه ، با زنای دانشگاهی قرار میزاشت. دوستاش می خواستن جای او باشن، و زنا می خواستن اونو رام کنن ، اما بعد از یه سانحه غم انگیز دنیاش وارونه شد، ترنتون از دانشکده بیرون آمده بود تا با احساس گناه خردکنندهاش، دست و پنجه نرم کنه. هجده ماه بعد، ترنتون با پدر بیوهاش زندگی می کنه و تمام وقت توی یه سالن خالکوبی محلی کار می کنه تا توی پرداخت صورتحسابها کمک کنه. درست وقتی که فکر می کنه زندگی اش به حالت عادی برگشته، متوجه میشه که…
خلاصه کتاب:
این کتاب داستان یک مرد درونگرا به نام مرسو را تعریف میکند که مرتکب قتلی میشود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است… داستان در دههٔ ۳۰ در الجزایر رخ میدهد.
خلاصه کتاب:
از لحظهای که اون دو ماه پیش به کلاس من منتقل شد، مدی رو میخواستم. اون خوشگل و با شکوهه و خب سنشم قانونیه و بی گناه و معصوم به نظر میرسه، ولی همه چیز اون منو آزار میدن و من خجالت نمیکشم که اعتراف کنم بیشتر زمانی که تنها بودم درباره اش فکر می کردم، به همون اندازه که من احساس شرم میکنم که میخوام یکی از دانش آموزانم رو بخوام، یه چیزی در مورد اون وجود داره که باعث میشه من یه گرگ شوم و وحشی بشم، او را می خواستم و این برای من کافی بود…
رمان سوگولی معلم
گلوم رو صاف میکنم و روی بقیه کلاس متمرکز میشم. دانش آموزان کاملا عصبی و پر هیجان بودن و به خاطر این بود که بیرون برن و من نمیتونستم اونا رو سرزنش کنم، ولی این به این معنی نبود که من با هیچ کدوم از اونا این کار رو کرده باشم. منم این سن و سال اونا رو داشتم، و خوب یادم مونده بود که چقدر از دبیرستان نفرت داشتم و دلم می خواست از دبیرستان بیرون برم و بعدش به کالج برم. _من میدونم که این آخرین رقابت برای شمائه، و تنها یه ماه تا پایان دبیرستان باقی مونده.
شما همه تون میخوایین از دبیرستان بیرون برین. ولی ما هنوز یه ماه و رو انجام بدیم. چرخیدم و شروع به نوشتن روی تخته پاک کن کردم. آموزش ادبیات به دسته ای از بچه های دبیرستانی که اهمیت چندانی براش قائل نبودن، مثل آب توی هاون کوبیدن بود و این اتفاق نمیفتاد. پس از اونم،
خلاصه کتاب:
این کتاب عشق بین یک دختر ۲۱ ساله و یک پسر ۱۶ ساله را بیان میکند و یکی از آثار مشهور ادبی جهان است. در «نخستین عشق» چند دوست در یک شبنشینی تصمیم میگیرند که شرح اولین عشق خود را بگویند. بر عکس تصوری که میکنند هیچ کدام حرف خاصی در مورد این موضوع ندارند. در نهایت همه از ولادیمیر پترویچ که مردی چهل ساله با موهای رو به سفیدی است میخواهند که شرح اولین عشقش را بگوید…
رمان نخستین عشق
ن.ن چنین می گفت: _در آن زمان بیست و پنج ساله بودم،چنان که میبیند مدتها از آنروزها گذشته است. من تازه آزادی و استقلالی به دست آورده بودم که سفری به خارج کردم، ولی نه برای «اتمام پرورش خود»، چنانکه آن وقت ها می گفتند، بلکه فقط برای تماشای ملک خدا. جوانی بودم تندرست و دلخوش، پولم به ته نمی کشید، غم و غصه ای هنوز به سراغم نیامده بود.
بی اعتنا به همه چیز، هر چه می خواستم می کردم،
خلاصه کتاب:
کاترینا مورنو ساکن ایتالیا که از قضا یک رگ ایرانی هم داره…روانشناسی خونده و به خاطر نجات یک دختر از خودکشی بدجوری سر و صدا راه انداخته، با مردی به نام ژاویر جاوید آشنا میشه تا درمانش کنه، ژاویری که سالمه اما از نظر بقیه نه…یه مرد که زندگی خوبی داره اما چون کینه ای هست فکر میکنن دیوونست…و اینجوری سرنوشت دست به دست هم میده تا خانوم روانشناس هم درگیر کینه ی ژاویر جاوید شه! کینه ای که از خود روانشناسا سرچشمه میگیره
خلاصه کتاب:
“دیمن” ویل رفته است. ماه هاست کسی او را ندیده و پیام هایی که از گوشی اش می رسند تقریبا مطمئن هستیم قلابی اند. چیزی این وسط درست نیست. باید همین الان اقدام کنیم. مایکل آماده است تا کوو را بخواباند. ریکا چیزی را پنهان می کند. اونز کریست یک تهدید است و پدر وینتر هنوز آن بیرون است. هر کس به هزاران جهت مختلف می روند و ما آسیب پذیر هستیم. وقتش شده تا کارمان را انجام دهیم. وقتش شده است تا جایگاه خودمان را مطالبه کنیم.
دانلود رمان شماره تلفن اشتباهی اما مرد درست اثر اله کاسی pdf رایگان بدون سانسوردانلود رمان شماره تلفن اشتباهی اما مرد درست از اله کاسی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیمموضوع رمان :دانلود رمان شماره تلفن اشتباهی اما مرد درست اثر اله کاسی pdf رایگان بدون سانسور
خلاصه کتاب:
ماتئو من برای این کار وقت ندارم. افرادم یه جاسوس رو توی کارخونه کشتی سازی متروکه قدیمی دستگیر کردن و الان باید با اون مقابله کنم وگرنه خطر ازدست دادن این اتحاد رو دارم. معلوم شد جاسوس مرد نیست، زنه. زنی دوست داشتنی که ادعا میکنه فقط برای اکانت کتابخونه مجازیش عکس می گرفته. هر چی که هست به سختی میتونم حرفهاش رو باور کنم… دارلین فقط داشتم عکس میگرفتم! قسم میخورم که اصلا هیچ چیز دیگه ای درباره اون کشتیسازی رها شده وحشتناک نمیدونستم گنگسترهای تبهکاری منو ربودن و حتی اجازه نمیدن که قبل از کشیدن کیسه نایلونی روی سرم و هل دادن من توی ماشین، از خودم دفاع کنم.
خلاصه کتاب:
هنگامی که کلویی خواهر بزرگ خود را تا عروسی بهترین دوستش دنبال کرد، انتظار نداشت که داماد قسمهای ازدواج خود را متوقف و به مهمانها اعلام کند که کلویی، فرزند او را باردار است و آنها عاشق یکدیگر هستند که البته یک دروغ بزرگ بود، زیرا: ۱-کلویی او را نمی شناخت و برای اولین بار بود که او را می دید، ۲-کلویی تازه ۲۲ ساله بود و هنوز هم در کالج درس می خواند، ۳- او یک دوست پسر داشت و ۴- او هنوز باکره بود. نتایجی که دروغ در کلیسا برای کلویی داشت، این بود که: -والدینش او را از خونه به بیرون پرت کنند. -دوست پسر محبوبش، او را کنار بگذارد و قلبش را بشکند. -خواهر بزرگش منکر این شود که او را هیچوقت می شناخته.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کاتیابوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.