دانلود رمان آشوبگر از ناشناس با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پسری فقیر بنام داریوش ،، دلشکسته از خیانت عشقش… دختری ک داماد قصه رو پشت در سالن زیبایی تنها میذاره و فرار میکنه… بعد فرار دختر، داریوش تمام تلاشش رو میکنه و پولدار میشه. حالا چندسال گذشته و دوباره این دوتا با هم روبرو شدن…
خلاصه رمان آشوبگر
کی بود که متوجه بشه من چه روزاییو پشت سر گذاشتم. چه سختی هاییو کشیدم تا مدرک بگیرم تا اونی بشم که پدرم بهم افتخار کنه . تا داغ لعیا رو سرد کنم و حالا… -میشنوی خانوم دکتر؟ نگاهش کردم و چه حظی می کرد وقتی صدام می کرد خانوم دکتر! قدیما که باهم خوب بودیم که عشق هم بودیم خانوم دکتر میگفت و غش غش میخندید. که منِ جوجه دو روزه رو چه برسه به دکتر بودن! اما حالا بودم! حالا دکتر بودم و یه جوجه دو روزه تو شکمم داشت رشد می کرد!
سری تکون دادم و گفتم: -اره میشنوم. جوجه دوروزه می شنوه. انگار با شنیدن همین قلب اتیش به جونش و چشماش افتاد با چنان خشمی نگاهم کرد که تنم لرزید از بین دندونای روهم کلید شده اش گفت: -یه بار دیگه این مزخرفاتو بگو تا حالیت کنم. کج خند زدم و گفتم: یه روزی عاشق این مزخرفات بودی -یه زمانی ورد زبونت همین بود… -اون روزا تو پاک بودی تو فقط واسه من بودی. جونت برا من در میرفت و جون منم برا تو نه اینکه بشی عروس فراری که ننه امو با ابروریزیت دق بدی.
که با رفیقت نقشه بکشی و مهمونای شهرستانی ما به ریشم بخندن. -الان چه فایده داره؟ گیج نگاهم کرد که ادامه دادم: اینکه همش از گذشته میگی چه فایده ای داره؟ چیزی عوض میشه؟ نه! اینکه هی میزنیش توی سرم چیو تغییر.. عصبی و تهاجمی گفت: منو که اروم میکنه. نگاهش کردم که دیدم طلبکار نگاهم میکنه. ابرویی بالا دادم که گفت: -من برام اون بچه از انتقامم مهم تره، پس فکر نکن التش میکنم تا.. -یکی یه چی بگه که انجامش بده. تو که انجام نمیدی پس چرا میگی اصلا؟…